Tuesday, July 21, 2009

محورهای سخنان مهم ميرحسين موسوی در عيد مبعث

محورهای سخنان مهم ميرحسين موسوی به مناسبت عيد مبعث در جمع خانواده های زندانيان سياسی. اين سخنان با توجه به سخنان هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه ی گذشته در خصوص دستگيريها و سخنان ديروز محمد خاتمی و مجمع روحانيون مبارز در خصوص همه پرسی مشروعيت دولت و همچنين تهديدهای همزمان حاکميت در خصوص سقوط نخبگان مخالف، بسيار با اهميت است:


  • دستگيريها و پرونده سازی و انتساب مخالفين به بيگانگان
  • بسیاری از این زندانیان چهره‌های شناخته‌شده‌ای هستند که سالها برای این کشور و این نظام زحمت کشیده‌اند. چه کسی باور می‌کند که اینها با بیگانگان بسازند و منافع کشور خود را در جهت خواست آنان بفروشند؟ آیا کشور ما اینقدر حقیر و کوچک شده که می‌خواهید حرکت اعتراضی عظیم ملت را به بیگانگان نسبت دهید؟ آیا این توهین به ملت ما نیست؟ آیا این توهین به 40 میلیون رای‌دهنده نیست؟ آیا این توهین به دانشجویان، اساتید ، نخبگان و مدیران زحمتکش کشور ما نیست؟ ..... یکی از اعضای ستاد را تحت فشار گذاشته‌اند که اعتراف کن 4 میلیارد تومانی را که از ستاد گرفته‌ای، چه کرده‌ای! حال آنکه کل هزینه‌های ستادهای تبلیغاتی بنده کمتر از سه و نیم میلیارد تومان بوده است و اینها چون خود میلیاردها تومان خرج کردند، به خیال خود دنبال منابع مالی ما می‌گردند.

  • عملکرد صدا و سيما (تهمت همچون تبليغات ماشين رختشويی!) - بستن سنگها و باز کردن سگها
  • در طول سالیان اخیر همواره منتقد صدا و سیما بودم و اعتقاد داشته ام که این رسانه در جهت منافع ملی حرکت نمی‌کند. چهره‌ای که بعد از انتخابات از رسانه ملی دیدیم، به هیچ وجه قابل تصور نبود. سنگها را بسته اند و سگها را باز کرده اند. افرادی دعوت شده‌اند تا با دروغ و تهمت و هتک حرمت، داستان‌سرایی و فضاسازی کنند، در حالی که 13 میلیون جمعیت به قول شما و اکثریت به قول ما حق ندارند از خود دفاع کنند. مانند تبلیغات ماشین رختشویی تهمت های افراد را تکرار می‌کنند و امکان دفاع را برای ملت فراهم نمی‌آورند و امروز وجدان عمومی جامعه نشان می‌دهد که تا چه اندازه به یک رسانه‌ی مستقل و ملی نیازداریم. وقتی امکان گفت‌و‌گو و تبادل آرا در رسانه‌ی ملی سلب می شود، فشارها خود را در جای دیگر بروز می‌دهند و مردم به رسانه‌های بیگانه روی می‌آورند. ما نمی خواهیم ملت به رسانه‌های بیگانه اتصال پیدا کنند و می‌پرسیم چرا ملت نباید خبرهای خودش را از رسانه‌های خودش بشنود؟

  • تولد دوباره ی ملت ايران
  • متاسفانه خطیبی در نماز جمعه می‌گوید اعترافات در حال گرفته شدن است و در صورت صلاحدید پخش می شود و مساله تمام شده است. اما ما می‌گوییم با مساله‌ی جدیدی به نام بیداری ملت مواجه شده‌اید. یک ملتی که دوباره متولد شده و به صحنه آمده تا از دستاوردهای خود دفاع کند. با دستگیری‌ها وپرونده‌سازی‌ها نمی‌توان این مساله را خاتمه داد. هر چه زودتر به این بازی خاتمه دهید و فرزندان ملت را به ملت برگردانید.

  • قوه قضاييه و بی قانونی
  • آقای شاهرودی می‌گوید روزنامه کلمه سبز توقیف نیست و می‌تواند انتشار یابد و ما می گوییم این چه روزنامه آزادی است که دفترش پلمپ شده و کارمندانش دستگیر شده‌اند؟ مشکل ما متاسفانه همین بی‌قانونی‌هاست که کسی هم پاسخگوی آن نیست. ما معترض بی‌قانونی هستیم، ما می‌گوییم برخوردهای صورت گرفته در روزهای اخیر و اینکه عزیزان ما اکنون در زندان هیچ دسترسی به وکیل ندارند و حتی امکان ملاقات با خانواده‌های خود را ندارند، بی‌قانونی است. اینکه بر خلاف نص قانون اساسی اجازه برگزاری تجمعات اعتراضی داده نمی‌شود، بی‌قانونی است. ما مدعی اجرای قانون اساسی هستیم و می‌گوییم ساختارشکنان کسانی هستند که موارد زیادی از قانون اساسی را بنا به میل خود نادیده می‌گیرند و اجرا نمی‌کنند. باید بدانیم که این قانون اساسی راحت به دست نیامده و رنج و مشقت و ایثارگری و تجربه‌های 300 ساله‌ی نیاکان ما در پشت این قانون است و باید از آن حراست کرد

  • دولت ضعيف و نامشروع و امتياز به بيگانگان
  • اکنون برگرداندن اعتماد از دست رفته، بزرگترین ضرورت است و این مساله به هر شکل ممکن باید انجام بگیرد. یقین بدانید دولتی که در فضای بی‌اعتمادی به وجود آید، دولت ضعیفی خواهد بود و چون پشتوانه و مشروعیت مردمی ندارد، مرتبا به بیگانگان امتیاز خواهد داد و این به صلاح نظام و ملت نیست.

  • از هزينه دادن برای آزادی نمی هراسيم
  • برای استقرار این نظام خون های بسیاری ریخته شده و هزینه‌های زیادی پرداخت شده است. باید ببینیم شهدای ما از انقلاب چه می‌خواستند؟ آیا پیام شهدا بستن فضا و آباد کردن زندان ها بود یا آنها برای استقرار آزادی و حاکمیت بر سرنوشت خود جان می دادند؟ و اکنون نیز اگر ما هزینه می‌دهیم و شهید می‌دهیم، برای حفظ و حراست از همین ارزش هاست. ما می‌خواهیم کمترین هزینه پرداخت شود، اما از هزینه دادن نمی‌هراسیم و اعتقاد داریم راه امام و شهدا باید ادامه پیدا کند. بنده به کسانی که جو امنیتی را بر جامعه حاکم کرده اند، کسانی که می‌پندارند با ایجاد رعب و وحشت می توانند مردم را ساکت کنند می گویم: سهم آزادی مردم برای حفظ امنیت جامعه بیش از برخوردهای امنیتی است که با چوب و میله‌های آهنی صورت می‌گیرد و چنین برخوردهایی ضد امنیت برای کشور ماست. ملت ما بعد از 30 سال آنقدر رشد پیدا کرده است که برای ساکت کردن آن نمی‌توان به روش های قبل از انقلاب بازگشت. بگذارید مردم آزادانه حرف و اعتراض خود را بیان کنند و یقین بدانید یک فضای آزاد، امنیت را در کشور ما بهتر از نیروهای نظامی حفظ خواهد کرد

    Monday, July 20, 2009

    مير حسين موسوی: مردی که دير آمد اما نيک آمد


    هنوز چند ماهی بيشتر از ظهور مجدد ميرحسين موسوی در صحنه ی سياسی ايران نگذشته اما اين ظهور که در حساسترين و بحرانی ترين دوره ی تاريخ جمهوری اسلامی صورت گرفت در همين چند ماه او را تبديل به رهبر محبوب جنبش آزادی خواهی و برآيند خواسته های مردم کرد. البته مواضع و بيانيه ها و ايستادگی اين مرد چه پيش و چه پس از انتخابات در تبديل او به رهبری جنبش بيشترين تاثير را داشت.

    آنچنانکه مردان بزرگ در مقاطع و مصافهای دشوار محک زده می شوند ميرحسين موسوی نيز در ميانه ی توفانی سهمگين، کشتيبان کشتی توفان زده و دزد زده گرديد.
    نگارنده ی اين سطور پيش از انتخابات به ميرحسين موسوی تنها به ديد يک بدل بجای آقای محمد خاتمی و برای زنده نگه داشتن چراغ لرزان اصلاحات و بعنوان يک "نه" به محمود احمدی نژاد می نگريست، اما اين مرد با چهره ی تازه و پايمردی خود که بسيار فراتر از انتظارات بود همه چيز را تغيير داد. مردی که پس از بيست سال کناره نشستن، نشان داد ميان مردم زيسته و به خواسته های مردم واقف است و با تغييرات جامعه تغيير کرده. مردی که نشان داد متحول شده و با تحولات، گام به گام آمده و همچون بعضی جمودات از دهه شصت به عناصر موزه ای تبديل نشده است.

    يکی از نکاتی که در دوران مناظرات انتخاباتی بسيار جلب توجه می کرد متانت اين مرد در مقابل هتاکيها و بد دهنيهای رقيب بود و نلغزيدن به ادبيات دروغ و لمپن طرف مقابل. آنجا که در مناظرات تلويزيونی گفت "ما با پديده ای جديد مواجهيم که کسی به چشمان مردم نگاه کند و دروغ بگويد" و گفت "ما آمده ايم تا ريشه ی دروغ را از سرزمين پارسايان برکنيم" ملتی را تکان داد و آنجا که در خيابان آزادی و در حضور ميليونی مردم گفت "من برای شهادت آماده ام" ملتی را به ايستادگی اميدوار کرد. آنجا که در خانه ی سهراب اعرابی گفت "خون شهدای ما پايمال نخواهد شد" و گفت "ما وارد راهی بی برگشت شده ايم" يا امروز که گفت "از هزينه دادن نمی هراسيم" نشان داد اهل تسليم نيست. مردی که درايت و شهامت را همزمان داشته، شايسته ی اعتماد مردم و رهبری يک حرکت خودجوش قرار گرفته و تاکنون نشان داده با زر و زور مستبدان از ميدان به در نمی رود. تا همين لحظه دستاوردهايی که اين خيزش بزرگ مردمی با هزينه ای بسيار کمتر از ميزان قابل تصور ايجاد کرده بيشتر از دستاوردهای وقايع خونين در تاريخ کشور خودمان و جهان بوده. پاره ای از اين دستاوردها اين است:

  • در هم شکستن چهره ی دروغين احمدی نژاد بعنوان نماينده ی واقعی مردم ايران و منتخب مردم ايران در جهان
  • برملا کردن چهره ی عوامفريب و دروغگوی دولت نهم ميان مردم ايران
  • به ميدان کشاندن قدرتهای پشت پرده و حاميان احمدی نژاد و بی آبرو کردن مجموعه آنها ميان مردم
  • منسجم کردن مردم با ديدگاهها و سلايق مختلف حول يک مطالبه ی واحد و به ميدان کشاندن آنها
  • بازگرداندن خودباوری و بی باکی مردم به آنها و فرو ريختن ترس آنها از بيان مطالبات خويش تا آنجا که به تعبير ميرحسين موسوی ملت ايران دوباره متولد شده است
  • جدا شدن حساب مذهب و روحانيون مستقل و منتقد با حاکميت خودکامه و صف بنديهای شفاف و واضح سياسی

  • ميرحسين موسوی مردی بود که دير آمد و از سر بوم نقاشی برخاست و به تعبير خود چون کشور را در خطر ديد برخاست. مردی بود که نيک آمد و نشان داد مرد محکمی ست و پايمرد و توفان ديده. از نظر نگارنده ی اين سطور تا اينجای کار او مرتکب اشتباهی نشده. اما سوال بزرگ پيش روی ما اين است که آيا او خواهد توانست با سرمايه ای چنين بزرگ که همان حمايت و از خود گدشتگی ميليونها ايرانی برخاسته است جنبش را از اين پس به پيش برد و بدون خطا رهبری کند و به ثمر رساند؟ آن هم در لحظات دشواری که کوچکترين لغزش و خطا به بهای از دست رفتن همه چيز می تواند باشد. اين چيزی ست که همه با اميد و دلهره دنبال می کنيم

    Tuesday, July 14, 2009

    از ميان خبرها - به حشره ای شک کن که در لباس من خزيده بود

    عبدالجبار کاکایی از شاعرانی است که در تلویزیون زیاد می‌آمد و مجری بعضی از برنامه‌های تلویزیونی بود و در این انتخابات از موسوی حمایت کرده بود. کاکايی چند روز پيش نامه ای خطاب به پسرش نوشت با عنوان "برای پسرم که امروز بی‌گناه سیلی خورد". اين نامه در وبلاگ شخصی او با نام سالهای تاکنون منتشر شد:

    این همه سال شعر خواندم و ترانه نوشتم برای جنگی که بود برای تن های تکیده در لباسهای خاکستری برای آرامش مادرانم در آوار بمب برای هیجان پدرانم در آشوب مرگ . این همه سال شعر خواندم و ترانه نوشتم برای آفتابی که بی نیاز از دلیل بود .
    از جنگ که برگشتم پیراهن خاکستریم را آویختم به دیوار خاطرات و به زندگی با مردمی سلام گفتم که عطر شناسنامه هایشان در مشام جانم بود و اسمم در میان اسمهایشان بالید و کم کم بزرگ شد .با گریه هایشان گریستم و با خنده هایشان خندیدم .
    و امروز کنار من بودی و بی گناه سیلی خوردی از کسی که لباس خاکستری مرا پوشیده بود مقابل چشم حیرت زده ی من سیلی خوردی در بی پناهی و ناچاری وخدایی که تنها دوستت بود دید که بی گناه سیلی خوردی از حشره ای که در لباس من خزیده بود همان لباسی که من به دیوار خاطراتم آویخته بودم.
    و آن لحظه اندیشیدم کاش پس از جنگ سوزانده بودمش تا تنپوش بلایی چنین نمی شد.
    پسرم
    به تن های تکیده ای که در لباس من سالهای پیش جنگیدند شک نکن . به قهرمانان قصه های من شک نکن . به رودخانه های خون آلود اروند و کارون شک نکن به تن های مجروح تنگه ی چزابه شک نکن به بدنهای خاک آلود دشتهای مهران شک نکن فقط به حشره ای شک کن که در لباس من خزیده بود .

    Wednesday, July 08, 2009

    اغتشاشگران و همجنسبازان از دريچه ی دوربين من - 25 خرداد 88

    تهران - خيابان آزادی. تقاطع نواب. عصر دوشنبه 25 خرداد ماه 88. لحظه ای کوتاه و دريچه ای کوتاه از رود جاری ميليونها معترض آرام. روزی که باور کرديم تنها نيستيم






    Tuesday, July 07, 2009

    از ميان خبرها - عکسهايی از حماسه ی بازشماری آرا

    شايد يکی از دلايلی که دامنه ی اعتراضات مردمی عليه نتايج انتخابات رياست جمهوری 1388 را دوچندان کرد، نحوه و شکل تقلب بود که توهين مستقيمی به شعور مردم تلقی گرديد. حتا شوی بازشماری آرا هم از دستپاچگی و شلختگی متقلبان و کودتاچيان در امان نماند و کار دست عکاس ايرنا داد! عکسهای جنجالی زير دستکار همين عکاس است که قرار بود گواهی بر سلامت انتخابات باشد ولی گويا سند اخراج عکاس بينوا شده.
    به دسته های نو و تا نخورده آرا نگاه کنيد. همچنين صندوق رای شورای شهر ميان صندوقهای آراء رياست جمهوری.







    Saturday, July 04, 2009

    برگزيده ای از کاريکاتورهای مرتبط با حماسه ی 22 خرداد 88

    Wednesday, July 01, 2009

    ما لاشخوريم

    يکروز عصر در تظاهرات خيابانی، يکی از مستخدمين اداره ای را ديدم که با موتور در خيابان چرخ می زد. شنيده بودم عصرها با موتور کار میکند. ظاهرش نه به سبزها می زد و نه به لباس شخصيها، ولی کنار جمعيت حرکت می کرد. به کناری کشيدمش و گفتم اينجا چه می کنی فلانی؟ کدام طرفی هستی؟

    سرش را پايين انداخت و گفت: هيچ طرف. ما لاشخوريم مهندس! منتظريم به بانک يا فروشگاهی حمله بشه و يه چيزی هم گير ما بياد

    روزشمار حماسه ی کشک و زرشک

  • روز انتخابات

  • انتخابات 22 خرداد ايران با شکوه فراوان و سلامت کامل برگذار گرديد. ملت سلحشور کرور کرور به صحنه آمدند تا مشت محکمی به دهان چند هزار نفر غربزده و همجنسباز بزنند که در روزهای قبل با برپايی کاروانهای سبز آرامش جامعه را بر هم زده بودند. متاسفانه در خلال اين انتخابات عده ای از اين اراذل و اوباش موفق شدند لابلای ملت ايران در اين رای گيری شرکت نمايند. عده ای از اين اراذل و اوباش هم در ساعات پايانی رای گيری در بعضی شعب تجمع کرده بودند و خواهان شرکت در انتخابات شده بودند ولی چون آراء اراذل و اوباش کلا مقبول نيست، تعرفه ها تمام شد و ساعت رای گيری تمديد نگرديد.


  • شنبه 23 خرداد

  • از نخستين ساعات بامداد 23 خرداد ماه اجانب و صهيونيستها اقدام به اختلال و قطع سيستم اس ام اس نمودند تا در رسيدن خبر اين حماسه ی بزرگ و اين پيروزی به امت حماسه ساز اشکال ايجاد شود. از صبح روز شنبه 23 خردادماه نيروی مظلوم انتظامی و سربازان گمنام امام زمان با دست خالی مقابل آشوبگران سازمان يافته و تا دندان مسلح در خيابانها ايستادند و از رای 24 ميليونی خود و ملت حماسه ساز دفاع کردند. ضمن اينکه بيگانگان برای مختل کردن ارتباط امت 24 ميليونی اقدام به قطع موبايلها نمودند.


  • يکشنبه 24 خرداد

  • روز يکشنبه 24 خرداد رئيس جمهور منتخب و محبوب در جمع امت چند ميليونی که بخاطر ساده زيستی با اتوبوس آمده بودند و بخاطر تواضع و قناعت همگی در ميدان ولی عصر جا شده بودند جشن پيروزی گرفتند و سخنرانی دشمن شکنی فرمودند و خس و خاشاک و همجنسبازان را از آشوبگری بر حذر داشتند. همچنين استکبار جهانی جهت تلخ کردن طعم پيروزی، پهنای باند اينترنتی را کاهش دادند و در دسترسی امت حماسه ساز به اينترنت فتنه آفرينی کردند.


  • دوشنبه 25 خرداد

  • روز دوشنبه 25 خرداد قريب به 2000 نفر از همجنسبازان و خس و خاشاک از ميدان امام حسين تا ميدان آزادی و خيابانهای اطراف ايستادند و چون به گفته ی رئيس جمهور منتخب و محبوب در ايران از اين موجودات بصورت نادر يافت می شود، امت ميليونی هم به خيابان آمدند و کنار ايستادند تا اين موجودات را تماشا کنند. ضمنا چند خار بزرگ بين خس و خاشاک حاضر شدند و آنها را به هيجان آوردند.


  • سه شنبه 26 خرداد

  • روز سه شنبه 26 خرداد آن 2000 نفر خس و خاشاک باز هم به خيابان ريختند و از ميدان ونک تا چهارراه پارک وی را پر کردند و بخش ديگری از امت ميليونی به تماشايشان آمدند. در اين مراسم امت ميليونی از کارکرد هوشيارانه و عادلانه و دلسوزانه ی صدا و سيما تقدير به عمل آوردند.


  • چهارشنبه 27 خرداد

  • روز چهارشنبه 27 خرداد آن 2000 نفر اراذل و اوباش از صبر انقلابی امت ميليونی استفاده نمودند و جلوی چشم امت حماسه ساز اينبار از ميدان 7 تير تا انقلاب را پر کردند.


  • پنجشنبه 28 خرداد

  • روز پنجشنبه 28 خرداد آن 2000 نفر خس و خاشاکِ پر رو از ميدان فردوسی تا ميدان توپخانه با توپ پر ايستادند و خشم انقلابی امت 24 ميليونی را به جوش آوردند.


  • جمعه 29 خرداد

  • روز جمعه 29 خرداد امت حماسه ساز حماسه ای نو در کردند و دانشگاه تهران و حتا درختان و جويهای اطراف را پر کردند. در اين مراسم باشکوه امت ميليونی تقاضای چيدن و جمع آوری و دور ريختن خس و خاشاک را نمودند که مورد موافقت واقع شد.


  • شنبه 30 خرداد

  • روز شنبه 30 خرداد عمليات چيدن و جمع آوری و دور ريختن خس و خاشاک با دست خالی و بدون دستکش آغاز شد. امت ميليونی به خيابانها ريختند. اراذل و اوباش با ديدن شکوه حرکت ميليونی امت، با باتوم و چوب و چماق بر سر خود کوفتند و با گاز اشک آور خود را خفه نمودند و در بعضی موارد با اسلحه به سر و سينه و قلب خود شليک کردند.

    روزهای بعد را ديگر از صدا و سيمای خدمتگزار يا روزنامه ی مردمی کيهان دنبال کنيد. گفته شده مغرضان و باقيمانده ی خس و خاشاک اين حماسه ی بزرگ را حماسه ی کشک و زرشک لقب داده اند و در احوال سلامت آن از کلمات شنيعی نظير تيفوس، وبا و بواسير استفاده نموده اند.