Monday, April 21, 2008

از مطالب ديگران - شکست سکوت از عبدالله رمضان زاده

عبدالله رمضان زاده قائم مقام کنونی جبهه مشارکت و سخنگوی دولت خاتمی، طی يک سخنرانی در جمع اصلاح طلبان مشهد مطالبی ايراد کرد که گزيده هايی از آنرا در سه محور در اين بخش نقل می کنم


يک - اوضاع اقتصادی و عوامفريبی

درسه سالی که از دولت نهم می گذرد و مجلس و دولت در اختیار اصولگرایان بوده است درآمد نفتی کشور به 192 تا180 میلیارد دلار رسید. یعنی بیش از همه آنچه که در دوران آقای خاتمی بوده است. اما نتیجه این شده است که آقای رئیس جمهور می گوید ما انتظار تورم 70 درصدی داشتیم اما خیلی خوب شد که تورم را به 20 درصد رساندیم.
زمانی که آقایان دولت را تحویل گرفتند درحساب ذخیره ارزی 10 میلیارد دلار بود و طبق برنامه چهارم و قانون بودجه سنواتی از درآمد نفت بخشی صرف هزینه های جاری و باقی مانده آن وارد حساب ذخیره ارزی می شود که آقایان می گویند 110 میلیارد دلار هزینه کردیم. نمی گویند 70 ملیارد دلار باقی مانده چه شده است.
آقای رییس جمهورگفتند که قطعنامه های سازمان ملل ورق پاره ای بیش نیست و تاثیری ندارد و چند بارهم سخنرانی کردند. اما امروز می گویند که دشمنان فشار می آورد و می خواهند تورم 70 درصدی به مردم تحمیل کنند. مگر با ورق پاره تورم 70 درصدی ایجاد می شود؟
به مردم وعده توخالی می دهند. آغازنصب6هزارسانتریفیوژ را خبرخوش هسته ای اعلام می کنند در صورتیکه معلوم نیست چند سال طول خواهید کشید. حال اینکه فقط برای این که بتوانیم سوخت نیروگاه بوشهر را تامین کنیم حدود 150 تا 200 هزار سانتریفیوژ لازم است. حقیقت اینست که از روزی که دولت نهم سر کار آمده است تا به امروز توانسته حدود 1200 سانتریفیوژ تولید کند.

رئیس جمهور می گوید غیر ازمن همه بد هستند. من گفتم اقتصاد، واردات و مسکن را درست کنید نتوانستند. روسای بانکها بدهستند و همه بد هستند غیر ازایشان .
در اول دولت آقای خاتمی 19 میلیون ایرانی از گاز شهری استفاده می کردند که درهشت سال دولت اصلاحات به 39.5 میلیون نفر رسید. چرا که پروژه عظیم پارس جنوبی وعسلویه انجام شد و ما توانستیم در سایه یک سیاست خارجی مدبرانه امکانات بین المللی را نیز فراهم کنیم. زمانی که دولت را تحویل دادیم گفتیم 5 فاز را شروع کردیم که سه فاز را به بهره برداری رسانده و شما می توانید تا سال 1390 تعداد این فازها را با توجه به فراهم بودن امکانات، به 20 فازافزایش دهید که اگراین کار صورت گیرد می توانیم به اندازه درآمد نفتی کشور از گاز و پتروشیمی نیز درآمد داشته باشیم. با وجود این که ‌آن زمان قیمت نفت خیلی پایین بود.
د رنتیجه این ورق پاره هایی که نتیجه سیاست خارجی ماجراجویانه آقایان می باشد، کشور با تحریم روبرو شده و شرکت های خارجی نیز پروژه را ترک کرده و نتیجه آن در زندگی مردم همان چیزی شد که زمستان سال گذشته شاهد آن بودیم، اما گفتند که تقصیرترکمنستان بوده است.
آقایان واقعا مردم را عوام فرض کرده اند. این که شما بگوئید یک بانک وضعیت مسکن را این طور کرده است جز عوام فریبی چیست؟ چرا که تمام اقتصاد دانان دنیا حتی اگر از دکتر خوش چهره که تبلیغات اقتصادی ستاد آقای احمدی نژاد را برعهده داشت بپرسید، می گویند سیاست اشتباهی که آقای رییس جمهور با دادن وام به وجودآورد نتیجه اش غیراز این نمی شد که شده، چرا که علم اقتصاد با ریاضی سر و کار دارد و دو دو تا جواب می دهد، اما متاسفانه اینها با علم هم در ستیزند. هر کسی که نقدینگی را به جامعه ترزیق کرده منافعی از این کار داشته است.


دو - انتخابات اخير مجلس

کسانی که ادعا می کنند مردم از اصلاح طلبان روی گردان شده اند، یک انتخابات آزاد برگزار کنند، نیروهای اصلاح طلب را هم رد صلاحیت نکنید، صدا و سیما هم ارزانی خودتان باشد، فقط به ما دو تا روزنامه بدهند تا ما با آن حرف هایمان را بزنیم. بعد ببینیم مردم به چه کسی رای می دهند ؟! ببینیم مشارکت مردم به بالای 60 درصد می رسد یا نه، تا نیازی نباشد به دروغ بگوئید که 60 درصد مردم رای داده اند.
اگرمردم از ما روی گردانند پس چرا شما ترسیده اید و لیست صندوق ها را بیرون نمی دهید؟ چرا پلاکاردهای ما را پاره می کنید؟ چرا نمی گذارید مردم خودشان تکلیف شان را با ما روشن می کنند؟ انتخابات آزاد نشان می دهد که چه کسی ازچه کسی روی گردان است.
زمانی که فضای بازانتخاباتی وجود داشت، نفراول تهران 2 میلیون و 400 هزار رای آورد. اما درانتخاباتی که به تعبیر آقایان پر شور بوده، نفر اول تهران 870 هزاررای آورده است.
ما برای اینکه خطرامنیتی را نیز از کشور رفع کنیم باید مردم را به پای صندوق های رای بیاوریم، چرا که این دولت نمی خواهد مردم پای صندوق ها بیایند ونتیجه اش این شده است که فقط در یک نقطه از ایران ارزانی است و آن هم محله آقای رئیس جمهوراست.


سه - سياست خارجی و دريای خزر

دریای خزر در طول تاریخ متعلق به ایران بود و در سال 1921 که شوروی دومین قدرت دنیا بود قراداد داشتیم که این دریا بین ما و شوروی مشاع باشد. اما بعد از فروپاشی شوروی اختلافاتی پیش آمد که سهم ایران باید همان میزانی باشد که در قرارداد آمده است که براین اساس با کشور های حاشیه دریا اختلاف نظرهایی داشتیم. اما حالا در دولت نهم فردی که مسئول حمایت از تمامیت ارضی کشور در مجامع بین المللی است می گوید که سهم ایران نباید بیشتر از 11 درصد باشد. به من بگوئید وطن فروشی بیشتر از این هم می شود؟ آنوقت، هیئت های اجرایی اعلام می کنند که دلیل رد صلاحیت کاندیدای اصلاح طلب نوشتن نامه و انتقاد از سیاست های دولت در قبال سهم دریای خزر و در آمدهای نفتی بوده است.


بازگشت به آرشيو مطالب ديگران

Wednesday, April 09, 2008

از مطالب ديگران - ترکيب شيميايی عشق

مقدمه ی تک جمله ای سولاخبان: شمشيرهای آخته را در نيام فرو بريد! اين مطلب تنها نقل قول يک گزارش علمی است نه يک مقاله ی تهاجمی يا ارزشگرا.


مطالعه ای که در آمريکا انجام شده نشان می دهد که عشق مثل مواد مخدر اعتياد می آورد. به گزارش سلامت نیوز به نقل از بی بی سی ، تيمی در دانشگاه ايالتی فلوريدا دريافت که ترکيب های شيميايی موجود در مغز که مسئول اعتياد هستند در عشق نيز نقش بازی می کنند.
پژوهشگران گفتند که پيک شيميايی موسوم به دوپامين، که مرکز پاداش مغز را تحريک می کند، باعث می شود موش های نر صحرايی تنها يک جفت داشته باشند .

محققان در نشريه "نيچر نوروساينس" می نويسند که موش های صحرايی به خاطر ايجاد پيوندهای پايدار معروف هستند . دوپامين نقشی کليدی در جذب مردم به چيزهای لذت بخش مانند غذاهای خوب بازی می کند . اين ماده همچنين
باعث می شود فرد معتاد نتواند از هروئين يا کوکائين پرهيز کند.
تيم محققان تصميم گرفت موش های صحرائی را مطالعه کند چون اين موجود بيش از هر حيوان ديگری در بروز نشانه های عشق به انسان شباهت دارد . نر و ماده اين حيوان تنها پس از يک بار جفتگيری با هم پيوند دائمی برقرار می کنند.
محققان دريافتند که پس از جفتگيری، دوپامين در مغز موش نر ترشح کرد و ناحيه ای موسوم به "نوکليوس اکامبنس" که در مغز انسان نيز وجود دارد را تحت تاثير قرار داد.
اين تيم سپس فعاليت پروتئينی را که با ترشح دوپامين در مغز موش فعال می شود مسدود کرد آنها دريافتند که با اين کار موش نر ميل قوی خود برای ترجيح دادن جفت خود بر ساير موش های ماده را از دست می دهد . برندون آراگونا، سرپرست اين تحقيقات گفت که هرچند انسان ها متفاوت هستند اما سازوکار زيربنايی اين حالت در انسان مشابه موش صحرايی خواهد بود.
کالين ويلسون، از انجمن روانشناسی بريتانيا، گفت: "عشق احساسی پيچيده است. بدون شک تغييراتی در سطح فيزيولوژی عصبی روی می دهد، اما مساله تنها به يک ماده شيميايی خلاصه نمی شود.


بازگشت به آرشيو مطالب ديگران