شعر - دشنه ای ورز می دهيم
دشنه تورم زبان است
که ورز می داديم در پستوهامان
بر زبان می کشيديم
بر گونه می آزموديم
و بسان يگانه همدم شبهامان به آغوش می کشيديم
و رويارويی واپسين،
رويايی، پشت دری که هيچگاه گشوده نشد
با دندانهای کرم خورده مان از تکرر واژه ی چکاچک
و گيسوهای سپيدِ زمانِ ريخته بر چشمهامان
هنوز
دشنه ای ورز می دهيم برای هرگز
بر زبان می کشيديم
بر گونه می آزموديم
و بسان يگانه همدم شبهامان به آغوش می کشيديم
و رويارويی واپسين،
رويايی، پشت دری که هيچگاه گشوده نشد
با دندانهای کرم خورده مان از تکرر واژه ی چکاچک
و گيسوهای سپيدِ زمانِ ريخته بر چشمهامان
هنوز
دشنه ای ورز می دهيم برای هرگز
آذر 85
م.6.ب
0 Comments:
Post a Comment
<< Home